بازگشت به دوره

دوره پنج روزه رایگان: حل بزرگترین چالش زندگی

0% تکمیل‌شده
0/0 مرحله
  1. کوئیز: چقدر برای رویارویی با مشکلات اصلی زندگی‌تان آماده هستید؟
  2. 5 درس در 5 روز: حل بزرگترین مشکلات زندگی در 5 گام
  3. روز اول

    درس 1: پیدا کردن بزرگترین مشکلات و موانع زندگی شما
    4 موضوع
  4. فرمول شناسایی بزرگترین چالشهای زندگی: با پاسخ به 5 سوال
    8 موضوع
  5. تمرین درس 1: شما و بزرگترین چالش زندگی تان
  6. ویدئوی درس اول-انتخاب چالش اصلی زندگی
  7. روز دوم
    درس 2: شناخت 5 بخش پنهان مشکل
    8 موضوع
  8. ویدئوی درس دوم-شناخت بخش پنهان چالش
  9. روز سوم
    درس 3: آماده شدن برای جنگ: طراحی برنامه عملی با استفاده از منابع و داشته‌ها
    5 موضوع
  10. ویدئوی درس سوم-شناخت خودم و تجهیزات و منابع لازم برای رویارویی با چالش
  11. روز چهارم
    درس 4: شروع رویارویی-شکستن مسیر مبارزه به چند مرحله اصلی
    7 موضوع
  12. ویدئوی درس چهارم-انتخاب چالش اصلی زندگی
  13. روز پنجم
    درس 5: انتظار شکست و آمادگی برخواستن و فراتر رفتن
    4 موضوع
  14. ویدئوی درس پنجم-انتخاب چالش اصلی زندگی
پیشرفت درس
0% تکمیل‌شده

خلاصه درس: اکثر انسانها نمی‌دانند چالشهای اصلی زندگی‌شان کدامها هستند. یا با چالشهای اشتباهی در حال مبارزه هستند یا اساساً جریان زندگی و اتفاقات آنها را با خود می‌برد.

همه ما مشکلات زیادی داریم:

مشکلات مالی، حال بد روانی، گرفتاری های روانی مانند کمال طلبی، روابط بد، چاقی، خستگی مزمن، کار زیاد و وقت کم و ده‌ها مورد.

اما بزرگترین مشکل زندگی ما کدام است؟ با کدام مشکل بجنگیم؟ روی کدام متمرکز شویم؟

چگونه بزرگترین چالش زندگی خود را تشخیص بدهیم و پیدا کنیم؟ هیولایی که زندگی ما را بیش از همه با مشکل روبرو کرده، یا غول مرحله آخر بازی ما کدام چیست؟

این موضوع وقتی اهمیت مضاعف پیدا می‌کند که به این نکته توجه کنیم: بیشتر ما در زندگی، یا در حال جنگیدن نیستیم: منفعل هستیم و روزها را می‌گذرانیم چون احساس می‌کنیم روی جریان زندگی سوار نیستیم.

برخی از ما هم همیشه در حال جنگیدن با غولهایی هستیم که دشمن اصلی ما نیستند یا در حال دویدن به دنبال آرزوهایی هستیم که آرزوی ما نیستند.

آن مشکل اصلی که باید بیشترین زمان و انرژی و توان خود را صرف آن کنیم کدام مشکل است؟

بخشی از جواب را در بالا دادیم: باید این مشکلات و چالشها را رفع کنیم تا زندگی‌مان بهتر شود. برای مثال اگر چالش اصلی ما درآمد یا بلد نبودن زبان است، با حل این چالش، کیفیت زندگی‌مان بهتر می‌شود.

بخشی از جواب هم در سوال زیر پنهان شده است.

آیا ممکنه سخت ترین لحظات زندگی ما و بزرگترین چالش‌های ما، در اصل بزرگترین فرصت ما برای بالاتر رفتن و رفتن به مرحله بعدی باشد؟ لحظات سختی که در آنها چیزی یا کسی را از دست داده‌ایم ، درد بزرگی را داریم تجربه می‌کنیم یا درگیر دشواری‌ها و چالش‌های سختی هستیم.

یک مثال واقعی را در نظر بگیرید که انگار در شرایط سختی گیر کرده‌اید و زندگی روی سختش را به شما نشان داده. در چنین شرایطی ذهنمان ممکن است یاری مان نکند یا در عمل ضعیفتر از چیزی بشویم که در حالت عادی هستیم. انگار در یک بن بست گیر کرده‌ایم.

اما اگر این به ظاهر بن‌بست در اصل بن بست و شکست نباشد، بلکه مهمترین مبارزه و بازی ما باشد که باید رویارویی با آن را شروع کنیم چه؟

اگر ما در این بن بست در حال پوست اندازی و آماده شدن برای پیروی باشیم چه؟

اگر اینگونه باشد، موقعیتی که در آن هستیم یک بن بست و شکست نیست. ما با یک چالش و دشمن روبرو هستیم. این یکی از مراحل بازی زندگی ماست که باید از آن عبور کنیم. بزرگترین مشکل ما، در اصل غول مرحله آخر بازی زندگی ماست: یعنی چیزی که باید بر آن پیروز شد و پیش رفت.

این نگاه، همه چیز را عوض می‌کند. حالا می‌دانیم این بن بست، قرار است آغاز یک راه جدید باشد.

در بازی‌های ویدئویی، همیشه یک غول مرحله آخر ترسناک وجود دارد که سد راه پیشرفت ما شده است. تکلیف ما مشخص است. باید قویتر بشویم تا بتوانیم آن را شکست دهیم.

نتیجه مشخص است: یا همینجا متوقف خواهیم شد یا به مرحله بعد خواهیم رفت.

در زندگی واقعی هم همینگونه است. هیولا و غول مرحله آخر، همان چالش‌های بزرگ و اساسی زندگی، فقدان‌های دردناک یا مشکلات و کشمکشهای تکراری هستند که احساس می‌کنیم غیرقابل حل هستند.

اما معلوم نیست چالشهای اصلی دقیقاً کدامها هستند. حتی گاهی نمی‌دانیم که چالشی وجود دارد که می‌توان با آن جنگید و پیروز شد: از قبل شکست را پذیرفته ایم و نشسته‌ایم. ممکن است به این موضوع آگاه نباشیم اما نوع رویارویی ما با مشکلات زندگی، نشان می‌دهد که آن را پذیرفته ایم و درگیر حل چالشهای بزرگمان یا ساختن زندگی خود نیستیم.

شناسایی و گذاشتن انگشت روی این چالش‌های بزرگ و هیولاها، اولین گام پیروزی احتمالی ماست. چرا؟ چون غالباً خواهیم دید که بزرگترین چالش، چیزی نیست که فکر می‌کردیم و در اصل ما داشتیم در زمین‌های اشتباهی، مشغول بازی و نبرد بودیم.

بهتر است یک مثال واقعی بزنیم. در درس بعد، درباره نجات ویکتور فرانکل از جهنم آشویتس خواهیم گفت. پس از آن هم خواهیم گفت که هر کدام از ما چگونه این چالشها را با پرسیدن 5 سوال ساده، شناسایی کنیم.

تمرین

فکر می‌کنید وضعیت شما چگونه است: آیا اساساً در حال مبارزه با مشکلات زندگی هستید یا آنها را پذیرفته‌اید؟ آیا چالش اصلی زندگی‌تان را می‌شناسید؟ آیا با چالش اصلی زندگی‌تان در حال مبارزه هستید یا درگیر چالشهای غیراصلی هستید؟

پاسخ‌ها

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *