agent as a metaphor

اگر بخواهیم موضوعات مربوط به یادگیری زبان را به صورت دقیق وعلمی توضیح دهیم کلمات پیچیده و خشک زیادی را باید استفاده کنیم از جمله

accuracy, fluency, big-c culture, function of language, pushed output, language production, spoken and written forms, summative assessments, competency and performance, ILR scale, CEFR, …

صادقانه بگم در طول این سالها سر خیلی‌هارو با این صحبتها درد آوردم و حتی شاید گیج‌ترشون کردم. خودم هم سرخورده شده‌م از ناتوانی در انتقال کامل این مفاهیم.

برای همین خیلی تلاش کردیم یه جوری توضیح این راهکارهارو ساده تر کنیم. امیدوارم در این سلسله ایمیلها از پس این کار بربیایم.

برای اینکار، به جای توضیح اینها از یک تشبیه یا استعاره بصری استفاده میکنیم که در یک سال اخیر به تدریج توسعه‌اش داد‌ایم.

امیدوارم خیلی ساده یا حتی بی‌ربط یا حتی مسخره به نظر نیاد و بتونم چیزی که مدنظرم هست یعنی نقشه راه زبان رو به زبان ساده بیان کنم.

ما نقشه راه گام به گام تسلط بر زبان رو به کمکبه بدن انسان تشبیه می‌کنیم البته با حفظ دقت علمی (در حد سواد خودمون). 

۱- سر

۲- بدن

۳- کاستوم

۴- ماموریت

ثبت گزارش
 
[contact-form-7 id="56866" title="فرم تماس 1"]