راهکار علمی برای مشکل شنیدن صداهای مشابه انگلیسی
در مورد مشکل ما در شنیدن صداهای مشابه انگلیسی صحبت کردیم:
در این درس قصد داریم در مورد راه حل این مشکل، بر اساس تحقیقات علمی جالب و مفیدی که در زمینه minimal pairها یا «جفت کلمات مشابه»، انجام شده است، صحبت کنیم.

اگر دو کلمه lock و rock را برای یک ژاپنی تلفظ کنید، او فکر میکند که دوبار یک کلمه را تکرار کردهاید. در واقع گوش یک ژاپنی بالغ نمیتواند دو حرف “ر” و “ل” را از هم تفکیک کند. (+)
شاید فکر کنید که ما ایرانیها در این زمینه مشکلی نداریم. اما ما هم در مواردی این مشکل را داریم. برای مثال بین تلفظ “ص” و “ث” عربی نمیتوانیم تفاوتی احساس کنیم. همچنین تفاوت بین تلفظ دو کلمه boss و bus را هم متوجه نمیشویم.
البته میزان این ناآشنا بودن صداها برای گوش ما شدت و ضعف دارد. در بعضی موارد اگر با دقت گوش کنیم، میتوانیم تفاوت محسوسی را احساس کنیم اما در مواردی دیگر در تمییز دادن دو صدای مشابه کاملاً ناتوان هستیم.
minimal pair و یک آزمایش علمی جالب
پژوهشگران دانشگاه استنفورد در سال ۲۰۰۲ در جریان یک تحقیق علمی، برای تعدادی از شرکتکنندگان بالغ ژاپنی، یکی از دو کلمه lock و rock را به صورت تصادفی پخش کردند و بعد از آنها خواستند که دکمه L یا R را فشار دهند؛ یعنی بگویند که کلمهای که شنیدند lock بود یا rock.
میزان درستی پاسخ شرکتکنندگان ۵۰ درصد بود. برابر با درصد کسانی که صرفاً به صورت تصادفی یکی از دو مورد را انتخاب میکنند (یعنی اگر بدون گوش دادن و بر اساس سکه انداختن انتخاب میکردند هم دقتشان همینقدر بود). به عبارتی، یک فرد ژاپنی هیچ تفاوتی بین این دو حرف احساس نمیکند.

۰- این پژوهشگران در آزمایش دوم، صدای یکی از این کلمهها را به طور تصادفی پخش کردند و از شرکتکنندگان خواستند که بگویند کدام کلمه را شنیدند و این کار را در سه جلسه بیست دقیقهای و به مدت یک هفته ادامه دادند.
۱- احتمالاً حدس میزنید که این بار نتایج بهتر از انتخاب تصادفی است. اما اینطور نیست. یعنی با این میزان تمرین هم هیچ بهبودی در توانایی ژاپنیها در شنیدن و تفکیک صدای /ر/ و /ل/ به وجود نیامد.
۲- در مرحله بعد، تغییر کوچکی در آزمایش بوجود آوردند. به این صورت که پس از گرفتن پاسخ از هر شرکتکننده، بلافاصله پاسخ درست را به او نشان دادند. این بار به لطف انجام این تغییر کوچک، دقت شرکتکنندگان ژاپنی در تفکیک این دو حرف از همدیگر، (از ۵۰) به ۸۰ درصد رسید که بهبودی بسیار چشمگیر و مهم به حساب میآید.
البته هنوز با حالت ایدهآل و توانایی که یک فرد غیرژاپنی در این زمینه دارد، فاصله محسوسی وجود دارد. اما این آزمایش واقعیت مهمی را درباره گوش و مغز ما نشان میدهد:
هنگام شنیدن دو صدایی که گوش ما در حالت عادی نمیتواند آنها را از هم تفکیک کند، با بازخورد گرفتن میتوان توانایی تشخیص این دو صدا را به دست آورد. یا به تعبیر علمی، سیمکشی مغز را طوری تغییر داد که صداهای جدید را بشنود. با تمرین بیشتر میتوان این فاصله را کمتر کرد.
پس به صورت خلاصه میشود از این آزمایش نتیجه گرفت که با شنیدن تصادفی دو کلمه شبیه به هم (یا مینیمال پیر) و گرفتن بازخورد، میتوان مغز و گوش را عادت داد تا صداهای ناآشنا و جدید زبانهای دیگر را بشنوند.
[لینک مقاله چاپ شده مربوط به آزمایش فوق در سایت دانشگاه استنفورد: انگلیسی]
سوالی که در اینجا مطرح میشود این است که چگونه از این تحقیقات و راهحل ارائهشده استفاده کنیم تا مشکل شنیدن صداهای جدید در زبان انگلیسی را حل کنیم؟
ما در دوره تسلط بر صداهای زبان انگلیسی، به کمک فلشکارتهای آماده و ویژه این کار را انجام میدهیم.
پاسخها