جلسات حداکثر ۹۰ دقیقهای
فرض کنید امروز وقت زیادی داریم و میخواهیم چند ساعت زبان بخوانیم. ما این زمان چند ساعته را به روش زیر تقسیم میکنیم.

تقسیم زمان کل، به جلسات حداکثر ۹۰ دقیقهای:
اگر این زمان، بیشتر از ۹۰ دقیقه باشد، آن را به چند جلسه ۹۰ دقیقهای تقسیم میکنیم.

شاید علت اینکه کلاسهای دانشگاهی در سراسر دنیا روی کلاس ۱.۵ ساعته توافق دارند، چنین موضوعی باشد.
و بین هر دو جلسه ۹۰ دقیقهای، حداقل یک ساعت و ترجیحاً ۲-۳ ساعت فاصله میاندازیم.

اما میدانیم که در محیطهای آموزشی مانند دانشگاهها، محدودیتی برای ایجاد فاصله زمانی کافی بین جلسات کلاس وجود ندارد.

اما ما که روی زمان خود کنترل بیشتری داریم، بهتر است چنین فاصلهای را ایجاد کنیم.
فرض کنید قرار است ۴ ساعت زبان بخوانم. بهتر است این ۴ ساعت را به سه بازه تقسیم کنم:
۱) ۹۰ دقیقه
۲) ۹۰ دقیقه
۳) ۶۰ دقیقه
و بین این بازهها، حداقل یک ساعت زبان را کنار بگذاریم.

برای مثال، صبح ۹۰ دقیقه، ساعت ۸ شب ۹۰ دقیقه و ساعت ده و نیم شب، ۶۰ دقیقه آخر.
اسکنهای مغزی نشان داده که در فواصل بین این جلسات، مطالب یادگرفته شده (یا به عبارتی، تغییر ایجاد شده روی مغز)، فرصت لازم برای تقویت و تثبیت، خواهند داشت.

اما اگر به یادگیری مطالب جدید ادامه بدهیم، این فرآیند مختل میشود.
پشتوانه علمی جلسات ۹۰ دقیقهای
Basic Rest-Activity Cycle-22 Years Later, Nathaniel Kleitman (PDF)
تمرین
به عنوان تمرین این درس لازم است، نوبت بعدی یادگیری زبان یا هر فعالیتی که از جنس یادگیری است را در قالب یک جلسه ۹۰ دقیقهای انجام دهید.
چه زمانی قصد دارید این جلسه ۹۰ دقیقهای را داشته باشید؟ قرار است چه چیزی را یاد بگیرید؟
البته باید این اجازه را به هر فرد داد که برای خودش برنامه ای خاص خودش تدوین کند
من از این برنامه شما این گونه می بینم که بهتر است با برنامه و هدفمند مطالعه کنیم و با توجه به توانایی خودمان
به طور کلی ما یک چارچوب اولیه رو پیشنهاد میکنیم برای کسی که هیچ چارچوبی نداره
مثلاً به کسی که دو سه ساعت با کیفیت متوسط کتاب میخونه میگیم بهتر هست ۱.۵ ساعت کتاب بخونه
اون هم هر نیم ساعت چند دقیقه استراحت کنه
بعد از ۱.۵ ساعت هم یک استراحت طولانی تر
بعد یک ساعت فاصله بیندازه تا ۱.۵ ساعت بعدی
اصول این چارچوب رو که متوجه بشیم و اجراش کنیم بعداً کم کم میتونیم بر اساس شرایط درونی و بیرونی خودمون، بهینه ش کنیم
اما این بهینه کردن از وسط راه شروع میشه نه از اول راه
اگه از اول درگیر این موضوع بشیم یک دلیل داریم برای شلوغ کاری و پراکنده کاری و تردید و ابهام و کلی عوامل دیگر برای اجرا نکردن
من هر روز اینکار را می کنم