برای مثال یه طبقه بندی ساده که خودت هم اجراش کردی تقسیم همه چی به این چهار دسته ست که بعضی هاشون تو در تو هم هستن حوزه های اصلی زندگی (سلامتی شغل رابطه ...) پروژه های فعال (که بهتره کمتر از 10-12 تا باشن. با ارجاع به اون فیزیکدان معروف که اسمش یادم رفته :)) همونی که خیلی جذاب تدریس میکرد یه مدت هم تو برزیل بود!) ریسورس ها (محتواها و کلاً دانش که برای انجام پروژه ها بهشون نیاز داریم) آرشیو (چیزایی که باید برن به انبار و جلوی دید نباشن) پشت همه اینها هم یه مدل ذهنی هست مثلا اینجا میگیم باید یه سری چیزا از جلوی چشم برن کنار مرکزیت باید با پروژه و انجام دادن کار در حوزه های اصلی زندگی مون باشه (نه اینکه توی محتواها غرق بشیم انگار داریم روزنامه میخونیم یا توی اینستا میچرخیم) مثلا یه کلیپ در مورد ورزش یا خطرات قند توی اینستا مییبنیم میفرستیمش داخل پوشه مربوط پروژه تناسب اندام (از حوزه سلامتی) آخر هفته ها هم اینارو مرور میکنیم ببینیم این هفته مثلاً چه چیزهایی رو فرستادیم داخل پوشه تناسب اندام که اجراشون رو اگه میشه هفته بعد شروع کنیم اگه نشد موکول کنیم به ماه بعدش (وارد تقویم یا تودولیست مینش با یه الگوریتمی)