۵۰ صفت رایج انگلیسی برای اسمها
با اسم آشنا شدیم. اسمهای مانند apple.
یک نقش مهم دیگر داریم به نام صفت (adjective)، که قبل از اسم میآید. مانند کلمه red
صفت در اصل، اسم را توصیف میکند و اطلاعات بیشتری از آن به ما میدهد. برای مثال صفت red اگر پشت apple بیاید، یک سیب قرمز خواهیم داشت:
به کمک صفت، اسمها از هم متمایز میشوند. red apple با yellow apple فرق دارد.
در واقع تفاوت اسمها را به کمک صفت میتوانیم نشان دهیم:
Blue Ball
Green Ball
در زیر ۲۰ مورد از رایج ترین صفتهای انگلیسی را آورده ایم:
good (110), new (88), first (86), last (130), long (255), great (160), little (257), own (148), other (75), old (152), right (318), big (162), high (141), different (238), small (203), large (221), next (218), early (366), young (235), important (267)
کلمات داخل پرانتز، رتبه کلمه از نظر تکرار را نشان میدهند (برای مثال، good، از نظر تکرار کلمه ۱۱۰م است).
بعضی از این صفتها را میتوان به کمک ترجمه یاد گرفت. برای مثال، little یعنی کوچک (هر چند پیشنهاد نمیشود).
در ویدئوی بالا این جمله را میشنویم:
Open up a little hotel, right on the beach.
بخشی از آن که مورد توجه الان ماست، صفتی است که پشت اسم آمده: little hotel
A young… stupid kid who committed that terrible crime.
اما برخی از آنها را اصلاً نباید با ترجمه یاد یگیریم. برای مثال، early را نمیتوان با ترجمه به خوبی یاد گرفت. این موارد را بعداً به کمک فلشکارت مصور یا با تعریف در قالب جمله، به همراه تلفظ یاد میگیریم.
It’s too early for bed, Wendy. You’re turning into mother.
از طرفی، یادگیری کلمات در عبارت، بهتر است از یادگیری آنها به تنهایی.
اجازه بدهید این ۲۰ صفت را بگذاریم پشت ۲۰ اسم اول زبان انگلیسی:
early day (ابتدای روز)
good time (زمان خوب)
new year (سال نو)
great people (مردم عالی)
first world (جهان اول)
little hand (دست کوچک)
other life (زندگی دیگر)
long thing (چیز دراز)
young woman (زن جوان)
big eye (چشم بزرگ)
next week (هفته بعد)
ویدئوی بالا بخشی از فیلم جوکر (۲۰۱۹) است. در این سکانس مشاور آرتور به او اطلاع میدهد خدمات مشاوره به خاطر یک سری مشکلات قرار است متوقف شود و دفاترشون را هفته آینده تعطیل میکنند.
right way (راه درست)
important country (کشور مهم)
high place (مکان بلند)
large family (خانواده بزرگ)
different work (کار متفاوت)
own child (بچه خود)
small part (بخش کوچک)
last man (آخرین مرد)
old school (مدرسه قدیمی)
در این بخش، لیست ۳۰ صفت بعدی زبان انگلیسی را هم میآوریم:
bad (283), real (306), best (310), social (320), only (329), public (334), low (361), local (424), late (438), hard (439), major (445), better (453), economic (454), strong (459), possible (460), free (474), military (475), true (493), international (501), full (504), special (521), easy (550), clear (564), recent (568), certain (578), personal (581), open (582), red (598), difficult (609), available (623)
He was from a long, great military tradition.
.I’ve got a better idea. take me flying
.I follow you on social media
Calculate every possible destination along their last known trajectory.
بنابراین در این درس، ۵۰ صفت رایج زبان انگلیسی را دیدیم.
عبارت اسمی (noun phrase)
گفتیم اسم میتواند تک کلمهای باشد: اسم عام (مانند apple) و خاص (مانند Newton).
اسم خاص، یعنی اسم یک فرد یا چیز مشخص (مانند نیوتن یا تهران یا شرکت apple).
ویدئوی زیر قسمتی از فیلم “ذهن زیبا” با بازی بینظیر راسل کرو است که زندگی جان نَش ریاضی دان برنده جایزه نوبل را به تصویر میکشد. در این ویدئو از اسم خاص استفاده شدهاست:
.That Isaac Newton fellow was right
در غیر این صورت، یک اسم عامل داریم: apple (میوه)
where’s boy with apple.
این اسمها، یک کلمه بودند. اما اسم میتوان بیشتر از یک کلمه هم باشد. به اینها میگوییم عبارت اسمی.
یکی از الگوها و قالبهای رایج برای عبارات اسمی، ترکیب صفت و اسم هست؛ مثلاً red cat.
Red cat was an horrendous animal, no?
در درس بعد قصد داریم تعدادی قاعده گرامری ساده مربوط به صفتها را یاد بگیریم.
پاسخها