تسلط بر تکنیک TPR برای مرور فلش‌کارتها

فرض کنید در حال مرور فلش‌کارت کلمه hot هستید. قبلاً آن را مرور کرده‌اید و با روال مرور آشنایی کامل دارید.

پس از مدتی فرآیند مرور این فلش‌کارتها تبدیل به یک عادت اتوماتیک می‌شود و ممکن است آن را سرسری مرور کنیم یا حتی مرور کردن برای ما تبدیل به کاری تکراری و خسته کننده و در نتیجه بی‌فایده و زمانبر شود.

الان قصد داریم یک گام جلوتر برویم تا فرآیند مرور را جذاب‌تر و مفید‌تر کنیم. فرض کنید در حال مرور کلمات، به کلمه hot می‌رسید.

به جای آنکه صرفاً پشت فلش‌کارت را بخوانید، این بار کار متفاوتی انجام می‌دهد.

تصور یک موقعیت واقعی برای آن کلمه

خودتان را در شرایطی قرار دهید که این کلمه را بتوان درباره آن موقعیت به کار برد.

برای مثال می‌توانید تصور کنید که تابستان است و شما به شدت گرمتان است و کلافه شده‌اید.

با این کار قرار است به جای دیدن یک فلش‎کارت، یک تجربه جالب را خلق کنیم و آن تجربه را به این کلمه گره بزنیم.

هر چقدر این تصویر و موقعیت فرضی، اغراق آمیزتر و عجیب‌تر باشد و در آن، احساسات خاصی را تجربه کنید بهتر است.

اگر تصویر و موقعیت خلاقانه‌ای به ذهنتان می‌رسد، سراغ آن بروید.

برای مثال تصور کنید که یک corn هستید که زیر گرمای سوزان تابستان شهرتان چنین اتفاقی برای شما می‌افتد.

اگر چند چند هفته بعد دوباره این کلمه را در حین مرور ببینید، باید یاد این تصویر بیفتید: آب شدن شما (یک بستنی توت فرنگی خوشمزه) در یک تابستان hot!

در زیر چند مثال ساده برای نحوه انجام بازی و حرکات بندی متناسب با کلمه‌ای که در حال مرور فلش‎‌کارت آن هستیم را می‌بینیم:

بازی و حرکات فیزیکی

نکته بسیار ضروری این است که این شرایط و سناریو را به صورت واقعی بازی کنید.

برای مثال تصور کنید که از شدت گرما آتش گرفته‌اید اما باز هم در حال خواندن روزنامه هستید. شدت آتش که بهتر می‌شود، دست نگه می‌دارید و با کلافگی اطراف را نگاه می‌کنید.

دارید فکر می‌کنید که از اینجا بروید و ادامه کتاب را در یک محل سردتر بخوانید.

تجربه شخصی

بهتر است این تمرین را با کلماتی انجام دهید که برای شما اولویت بالاتری دارند. برای مثال اگر قصد دارید مکالمه تان را تقویت کنید، روی کلماتی تمرکز کنید که کاربرد آنها برای مکالمه به ذهنتان می‌رسد.

اگر قرار است برای یک دانشگاه خارجی آپلای کنید، احتمالاً چنین کلمه و جملاتی به کار شما می‌آیند:

پس بهتر است روی آن مانور بدهید. تصور کنید که در حال خواندن هستید و کسی مزاحمتان می‌شود.

تاکید می‌کنیم که خودتان را باید در آن شرایط تصور کنید و واقعاً این را بازی کنید. مثلاً جمله بالا را تکرار کنید و دوست‌تان را بیرون کنید تا به مطالعه‌تان برسید.

این بازی کردن باید طوری باشد که اگر یک نفر شما را ببیند متوجه کاری که کردید بشود. البته برای آنکه از رفتار شما نترسد، باید قبلاً از این روش زبان خواندن شما خبر داشته باشد! :)

با ادامه مرور ممکن است برخی از فلش‌کارتها را رد کنید چون اولویت کمتری برای شما دارند اما برخی از آنها را به این شکل بازی کنید.

اتصال کلمات و فلش‌کارتها برای ساختن یک داستان

با اتصال این کلمات می‌توانید یک داستان منسجم هم بسازید.

“Wow, this place is hot!” he thought.

“I feel like a corn kernel! I don’t want to turn into popcorn!”

he went to his bed. Her roommate looked up and said, “I’m reading—get out of my room” I laughed.

اجازه بدهید یک مثال دیگر را هم بررسی کنیم.

فرض کنید این سه کلمه از ده فلش‌کارت اخیر که مرور کرده‌اید برایتان جالب بود:

mysterious

forest

discover

برای هر کدام چنین عبارات و کلماتی را از روی فلش‌کارت می‌خوانید یا می‌سازید.

a mysterious sound

a sound came from the forest

I should discover what was making the sound

کم کم اینها را سر هم می‌کنید و بخشی از یک قصه کوتاه را می‌سازید:

One day, a mysterious sound came from the forest. Maria decided to discover what was making the noise. As she walked deeper into the woods, she found a strange, glowing object

فراموش نکنید که باید این موقعیت را تصور و بازی کنید طوریکه در مرور بعدی و دیدن دوباره این کلمات، یاد این داستانی که ساختید بیفتید.

پاسخ‌ها

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *