از لهجه بد تا لهجه عالی

یکی از مواردی که بیشتر ما هنگام یادگیری زبان، اهمیت کمی به آن می‌دهیم تلفظ و لهجه است. ما برای افزایش دایره لغات، گرامر، اصطلاحات و موارد مختلف وقت‌ زیادی صرف می‌کنیم اما کمتر پیش می‌آید روی تلفظ کار کنیم.
در عین حال، اکثر ما از تلفظ بد خود ناراضی هستیم و این یکی از عواملی است که باعث می‌شود اعتماد بنفس کمتری برای صحبت کردن و ابراز خود داشته باشیم.

معایب داشتن لهجه بد

احتمالاً شما هم انگلیسی حرف زدن افرادی را با لهجه غلیظ فارسی، هندی، ایتالیایی و غیره شنیده‌اید. این افراد هنگام صحبت کردن مقداری از انرژی روانی و تمرکز مخاطب را از بین می‌برند.
علاوه بر این، لهجه بد مشکلات دیگری را هم بوجود می‌آورد: به اعتبار آدم لطمه وارد می‌کند، باعث می‌شود که شما را دست کم بگیرند، ممکن است از شما بخواهند که حرفتان را تکرار کنید، شمرده‌تر صحبت کنید یا کلاً از ادامه گفتگو با شما منصرف شوند (بدون اینکه به خودتان بگویند).

گذشته از همه اینها، داشتن لهجه بد، مسیر یادگیری زبان را هم ناهموارتر و دشوارتر می‌کند. چون هرچقدر بهتر کلمات را تلفظ کنیم، به خاطرسپاری آنها راحت‌تر می‌شود و به طور کلی حس ما هم نسبت به خودمان و یادگیری زبان بهتر می‌شود.

ما عموماً یک کلمه را بدون رعایت اصول تلفظ و با همان لهجه زبان مادری تلفظ می‌کنیم. به عنوان مثال اگر از مای ایرانی خواسته شود که کلمه school را تلفظ کنیم، احتمالاً تلفظ ما تا حدی شبیه به ویدئوی زیر می‌شود-که البته کمی هم جنبه طنز دارد- :

در حالیکه تلفظ درست این کلمه به این شکل است:

L’accent est l’âme du discours, il lui donne le sentiment et la verité.
Accent is the soul of language; it gives language its feeling and truth.

لهجه روح یک زبان است و به آن احساس و واقعیت می‌بخشد.

ژان ژاک روسو

متفکر سوئیسی

مزایای داشتن لهجه خوب

داشتن لهجه خوب، علاوه بر نداشتن معیابی که به آنها اشاره کردیم، مزایای خاصی هم دارد که بد نیست به تعدادی از آنها اشاره کنیم.

داشتن یک لهجه درست و روان، علاوه بر اعتماد بنفسی که هنگام صحبت کردن به ما می‌دهد، تسلط ما را به آن زبان آشکار می‌کند.

همچنین اوج همدلی و همزبانی ما را با کسی که به آن زبان صحبت می‌کند، نشان می‌دهد. در واقع به کمک لهجه و با شکل و فرم دادن به دهان و عادت دادن مغز با یک زبان دیگر است که می‌توانیم با فرهنگ یک شخص دیگر ارتباط برقرار کنیم؛ کاری که از عهده کلمات ساخته نیست.

داشتن لهجه خوب هنگام صحبت با یک نفر، نشان می‌دهد که ما چقدر نسبت به آن زبان و شخصی که با آن صحبت می‌کنیم، توجه نشان می‌دهیم و برای او اهمیت قائل هستیم. بنابراین داشتن لهجه روان، هنگام ارتباط با کسانی که به آن زبان صحبت می‌کنند، تاثیر قوی و مثبتی بر آنان دارد.

اما چگونه می‌توان لهجه خوبی داشت؟ آیا می‌شود با لهجه روان صحبت کرد یا این چیزی است که اجتناب‌ناپذیر است و باید با آن کنار بیاییم؟ آیا برای شما هم این سوال پیش آمده باشد که چگونه بعضی از بازیگران و خوانندگان می‌توانند بدون لهجه، انگلیسی روان صحبت کنند؟

اهمیت پرورش دهان و یادگیری تلفظ درست صداها

در زبان انگلیسی، تلفظ در سطوح مختلف صدا، کلمه و جمله مطرح است. اما اگر از همان ابتدای یادگیری زبان، و قبل از شکل‌گیری عادات بد مربوط به تلفظ، روی تلفظ صداها کار کنیم، پایه داشتن تلفظ خوب را به درستی بنا کرده‌ایم..

بعداً بر اساس همین دانش و مهارت تلفظ صداها، تلفظ دقیق و درست کلمات را هم فرا می‌گیریم.

در این صور، در ادامه راه مجبور نیستیم که وقت و انرژی خود را صرف اصلاح لهجه و تلفظ صدها و هزاران کلمه آموخته‌شده خود بکنیم؛ کاری که بسیار سخت است و شاید برای همین است که بسیاری بر این باورند که نمی‌توان با لهجه روان، به یک زبان دیگر صحبت کرد.

در روش فلوئنت، حتی قبل از آنکه معنای کلمات را بدانیم، یاد می‌گیریم که صداها (شامل ۲۵ صامت و ۱۷ مصوت) را به درستی تلفظ کنیم. تا در مراحل بعدی بتوانیم هزاران کلمه‌ای را که می‌آموزیم، با لهجه درست یاد بگیریم و با هر کلمه جدید، لهجه خود را بهتر و بهتر می‌کنیم و به لهجه آن زبان کاملاً عادت کنیم.

اگر قبلاً به روشی غیر از آنچه که گفته شد، زبان خوانده باشیم، به احتمال زیاد عادت‌های بدی را در خود ایجاد کرده‌ایم که کمرنگ کردن آنها مستلزم ایجاد عادتهای جدید و درست و تکرار زیاد آنهاست.

اما هر بار که آگاهانه و بر اساس عادت جدید خود عمل کنیم، عادت قبلی، کمرنگ و عادت جدید، قوی‌تر می‌شود تا اینکه به مرور زمان سهم عمل کردن ناخودآگاه به روش جدید، بیشتر و در نتیجه تلفظ و لهجه ما هم بهتر می‌شود.

روش داشتن لهجه خوب

اگر روی لهجه خود آگاهانه و به درستی کار نکنیم، انگلیسی را با لهجه فارسی ( یا دیگر زبانهای ایرانی) صحبت خواهیم کرد. به این معنی که بعضی از اصول و عادات تلفظ زبان مادری را وارد تلفظ انگلیسی خود می‌کنیم.

مثلاً صداهای جدید انگلیسی را تبدیل می‌کنیم به صدایی شبیه در زبان مادری خودمان یا صداهایی که در زبان انگلیسی متفاوت تلفظ می‌شوند (مانند ر) را عین آن صدا  در زبان مادری خود تلفظ می‌کنیم.

در این مقطع هدف ما این است که اول تلفظ صحیح صداها را یاد بگیریم. اما چگونه این کار را بکنیم؟

پاسخ این سوال سخت نیست. می‌دانیم که صداها با حرکات ماهیچه‌های دهان، لب و عبور هوا از دهان تولید‌ می‌شوند. اگر از این حرکات مربوط به دهان، آگاهی داشته باشیم، می‌توانیم آگاهانه آنها را انجام دهیم و صدای جدید را تلفظ کنیم.

به عنوان مثال اگر هنگام گفتن “اوو”- مثلا در کلمه زود یا food-، لبها را گرد نکنیم (مثل وقتی که “ای” را تلفظ می‌کنیم)، به صامت جدیدی می‌رسیم که احتمالاً قبل از این آن را نشنیده‌ایم اما در برخی زبان‌های ایرانی و زبان‌های خارجی مثل فرانسوی وجود دارد.

یا اگر هنگام تلفظ “ن”، به جای نوک زبان، انتهای زبان را به کام بچسبانیم، صامت جدیدی را تلفظ کرده‌ایم که در کلمات انگلیسی مثل sink و sing وجود دارد. پس اگر این قواعد ساده را بدانیم، به راحتی می‌توانیم صداهای جدید را تلفظ کنیم.

نحوه تلفظ صحیح صداهای جدید زبان انگلیسی

اما برای اینکه هر آنچه را که در مورد دهان و نحوه تولید انواع صداهای آشنا و جدید بدانیم، باید اطلاعات کافی در این زمینه داشته باشیم؛ در مورد اینکه هنگام صحبت کردن به زبان مادری و تلفظ صداها، در دهان ما چه می‌گذرد یا هنگام صحبت به یک زبان دیگر و ادای صامتها و مصوتهای جدید آن، باید با زبان و دهان خود چه کنیم.

اما دستیابی به چنین اطلاعاتی دشوار و خسته‌کننده است چون این موضوعات غالباً سوژه کار زبان‌شناسان است و برای دانستن آنها باید سراغ منابع زبان‌شناختی پیچیده با اصطلاحات سخت و غیرقابل‌فهم برویم. خواندن متونی که پر هستند از اصطلاحاتی مانند “سایش زبانک به صورت بی‌صدا”!، کار آسانی نیست. پس چکار باید بکنیم؟

برای حل این مشکل، ما در درس‌های بعدی این مرحله از یادگیری زبان، نحوه تلفظ تک تک صامت‌ها و مصوت‌ها را بررسی می‌کنیم. برای راحت‌تر شدن کار، به شکلی ساده و کاربردی از ویدئوی لب، داخل دهان و فونتیک هم استفاده می‌کنیم.

در آخر این مرحله ، می‌توانیم فهم کاملی از دهان و نحوه تلفظ تمام صداها داشته باشیم و توانایی تلفظ هر صدایی را کسب کنیم.

الفبای فونتیک

همچنین با ابزار قدرتمند و مفیدی به نام الفبای فونتیک بین‌المللی یا IPA آشنا می‌شویم. به کمک این الفبا می‌توانیم نحوه تلفظ یک زبان را بنویسیم و به آسانی بخوانیم؛ همانطور که یک نوازنده از روی برگه‌ای که روبروری اوست، می‌تواند آهنگ جدیدی را که تاکنون نشنیده، به خوبی بنوازد. به همین ترتیب، IPA به ما می‌گوید که هر صدا را چگونه تلفظ کنیم؛ حتی اگر قبلاً آن را نشنیده باشیم.

در درس‌های بعدی، با علائم فونتیک و نحوه تلفظ صداهای زبان انگلیسی آشنا می‌شویم.